Geological Society of Aran & Bidgol

انجمن زمین شناسی شهرستان آران و بیدگل

Geological Society of Aran & Bidgol

انجمن زمین شناسی شهرستان آران و بیدگل

آرشیو مطالب

گسل‌های ایران

گسل‌ها نوعی ساختار صفحه ای، همراه با جابهجایی هستند که بر تحولات زمین‌ساختی و همچنین تکوین حوضه‌های ساختاری رسوبی ایران اثر در خور توجه داشته‌اند. از این میان، اثر گسل‌های طولی عمده، همزمان با جنبش‌های کوهزایی کاتانگایی (پرکامبرین پسین) به مراتب بیشتر است. روند این گسل‌ها در بیشتر جاها با روند‌های زمین‌ساختی مربوط به چین‌خوردگی کاتانگایی همخوان است و در راستای شمالی- جنوبی قرار دارد، ولی روندهای شمال باختری - جنوب خاوری (روند زاگرس) نیز گزارش شده است. جدا از دو روند گفته شده. روند سومی در راستای شمال خاوری - جنوب باختری، بر گسل‌های ایران حاکم است، به گونهای که سه امتداد اصلی  قابل تشخیص است.

1-     جهت شمال باختری -جنوب خاوری که با امتداد زاگرس، زون سنندج  -سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- بزمان و البرز باختری هم روند است.

2-     جهت شمال خاوری  -جنوب باختری که با امتداد البرز خاوری، گودال کویر بزرگ موازی است.

3-     روند شمالی - جنوبی، که با جهت یافتگی لوت و تمام مناطق خاور گسل نایبند و شمال بزمان، مشخص است.گسل‌های یاد شده، به طور عموم مرز واحدهای ساختاری - رسوبی مختلف ایران را تشکیل می‌دهند و با فعالیت خود، موجب تغییرات عمده در رخساره‌های سنگی، ستبرای رسوبات به ویژه تحولات زمین‌ساختی (ماگماتیسم، دگرگونی، شدت و الگوی چین‌خوردگی) می‌شوند و لذا، شناخت آنها از نظر زمان تشکیل، فعالیت‌ها، تأثیر آنها بر زمین‌شناسی ایران و لرزهزمینساخت بسیار ضروری است.

ویژگی‌های عمومی گسل‌های ایران

به جز حالت‌های استثنایی، ویژگی‌های زیر در گسل‌های ایران عمومیت دارد.

1-     گسل‌های دارای روند شمالی جنوبی و یا شمال باختری جنوب خاوری، به سن پرکامبرین پسین، و حاصل کوهزایی کاتانگایی هستند.

2-     گسل‌های شمالی - جنوبی و شمال باختری - جنوب خاوری از انواع امتداد‌لغز راستگرد هستند.

3-     گسل‌های دارای روند شمال خاوری جنوب باختری، به سن دونین و حاصل عملکرد‌های احتمالی جنبش‌های زمین‌ساختی کالدونی هستند.

4-     گسل‌های شمال خاوری- جنوب باختری تغییر شکل برشی چپگرد دارند.

5-     گسلهای مربوط به رخدادهای زمینساختی چرخة آلپی بیشتر موازی روند زاگرس، یعنی امتداد تقریبی N140 درجه دارند.

6-      گسل‌های ایران نقاط ضعیف پوسته هستند که رها شدن انرژی‌ متمرکز را ممکن می‌سازند و لذا گسل‌ها به ویژه انواع طولی عمده (با طول بیش از ده کیلومتر) در لرزه‌خیزی ایران نقش دارند (به جز گسل‌هایی که در 700 هزار سال گذشته حرکت نداشته‌اند). در این میان، نباید گسل‌های بی‌نام نادیده گرفته شوند، چراکه بسیاری از گسل‌های بی‌نام نیز می‌توانند لرزه‌زا باشند. برای مثال می‌توان به بزرگترین زمین‌لرزة ایران با بزرگی 7/7 در 16 سپتامبر 1978 (شهریور 1357) در شهر طبس اشاره کرد که بر روی یک گسل بی‌نام و ناشناخته روی داده است (بربریان، 1980).

7-     قرارگیری کانون زمین‌لرزه‌های سدة بیستم در درازای بسیاری از گسل‌های ایران، نشان می‌دهد که بسیاری از گسل‌های ایران هنوز فعال‌ هستند.

8-     گسل‌ها در تحولات زمین‌ساختی گوناگون (دگرشیبی، چین‌خوردگی و ماگماتیسم) نقش مؤثری داشته‌اند. برای نمونه، بسیاری از تکاپوهای آتشفشانی شکافی ایران از طریق گسل‌ها و بازشدگی آنها به سطح زمین رسیدهاند.

9-     در ریخت زمینساخت امروز ایران، گسل‌های طولی و عمده نقش سازنده داشته‌اند به گونهای که بسیاری از روندهای ساختاری کنونی ایرانزمین نتیجة حرکت افقی و قائم گسلها است.

10- در بین گسل‌های ایران، انواع برگشته و راندگی‌ها، نقش بیشتری در دگرشکلی پوسته داشتهاند. به گفتة دیگر، دگرشکلی کنونی ایران بیشتر در ارتباط گسل‌های معکوس حدکوه و دشت به ویژه راندگیها، و کمتر در ارتباط با گسل‌های امتداد لغز میباشند.

11- بیشتر گسلهای قدیمی دارای حرکتهای راستگرد هستند در حالی که گسلهای فعال کنونی همگی امتداد لغزچپگرداند.

12- برخی از گسل‌های فعال کنونی ایران، از نوع عمیق چند نقش میباشند. برای نمونه می‌توان به گسل‌های طولی برگشته - راندة پهنه‌های مکران و کپه‌داغ اشاره کرد که در زمان تشکیل حوضة رسوبی از نوع عادی بوده‌اند ولی پس از برقراری رژیم‌های فشارشی به انواع برگشته تبدیل شده‌اند.

13- یک گسل در گذر تکاملی فعالیت خود، ممکن است گاه راستگرد، گاه چپگرد و گاه بدون حرکت باشد.

14- در طول یک گسل، مقدار و سازوکار جابهجایی، یکسان و همانند نیست و ممکن است بخشی از یک گسل به صورت فشارشی و بخش دیگر آن به صورت کششی عمل کند.

دسته‌بندی گسل‌های ایران

گسل‌های ایران را می‌توان بر اساس زمان پیدایش، زمان آخرین حرکت و پراکندگی جغرافیایی دسته‌بندی کرد.در نقشة لرزهزمینساخت ایران (بربریان، 1976) گسل‌های ایران به سه دسته عمدة زیر تقسیم شده‌اند:

1-     گسل‌های زمین‌لرزه‌ای جوان: که در طی رویدادهای زمین‌لرزه‌ای و مخرب زمان حال به وجود آمده‌اند و یا دوباره فعال شدهاند مانند گسل ایپک و گسل دشت بیاض.

2-     گسل‌های کواترنری: گسل‌هایی هستند که در دو میلیون سال گذشته حرکت داشته‌اند (مانندگسل کلمرد) ولی به ظاهر زمین‌لرزة تاریخی و ثبت شده ندارند.

3-     گسل‌های پیش از کواترنری: این گسل‌ها سنی بیش از دو میلیون سال دارند ولی به احتمال از زمان جنبشهای آلپ پایانی تاکنون حرکتی نداشته‌اند. با این حال، نباید این گسل‌ها را مرده تصور کرد چراکه ممکن است حرکت‌های جوان آنها ناشناخته باشد.

در ضمن، در بسیاری از حالات، ممکن است در اثر فرسایش، پوشش گیاهی و یا عملکرد انسان، نشانةحرکت‌های جوان این گسل‌ها از بین رفته باشد. لذا، هرگز نباید اهمیت این گسل‌ها را نادیده گرفت. در این نوشتار، دسته‌بندی گسل‌ها بر اساس پراکندگی جغرافیایی آنها است دربارة زمان پیدایش، زمان آخرین حرکت و لرزه‌خیزی آنها مطالبی بیان شده است.


قنات ابداع ایرانیان

با مطالعه‌ در تاریخ در می یابیم که‌ ایرانیان‌ در سه‌ هزار سال‌ پیش‌ به‌ جریان‌ آب‌های‌ زیرزمینی‌ پی‌ برده‌ بودند و باتوجه‌ به‌ این‌ که‌آب‌های‌ زیرزمینی‌ در قسمت‌های‌ مرکزی‌ ایران‌ اکثراً شور و غیر قابل‌ استفاده‌ برای‌ شرب‌ و کشاورزی‌ است‌، آب‌ زیرزمینی‌ لایه‌ های‌آبدار دامنه‌ کوه‌ها را بوسیله‌ نیروی‌ ثقل‌ زمین‌ به‌ حاشیه‌ کویرها رسانده‌ و کویرها را آباد ساخته‌اند.

دیگر این‌ که‌ فن‌ قنات‌ سازی‌ ابداع‌ایرانیان‌ بوده‌ و کشورهای‌ دیگر بتدریج‌ از آن‌ الگو گرفته‌اند.

از ویژگی‌های‌ این‌ قنات‌ ها آن‌ است‌ که‌ بعد از 3000 سال‌ هنوز هم‌ قابل‌استفاده‌اند و حتی‌ تا دو سه‌ دهه‌ اخیر 75% آب‌ مورد نیاز کشور را تأمین‌ می‌ کرده‌اند.

آمار قنات‌های‌ کشور

اولین‌ مطلبی‌ که‌ به‌ ذهن‌ می‌رسد این‌ است‌ که‌ ما در ایران‌ براستی‌ چند قنات‌ داریم‌؟ با مطالعه‌ چند مدرک‌ گردآوری‌ شده‌ نتایج‌ زیرحاصل‌ شد:

ع‌. بهینا در کتاب‌ قنات‌ سازی‌ و قنات‌ داری‌ نوشته‌ که‌ قریب‌ 40000 رشته‌ قنات‌ در سراسر ایران‌ موجود است‌

کاظم‌. صدر و حبیب‌ ا...سلامی‌ تعداد قنات‌ها را 3000 رشته‌ اعلام‌ کرده‌اند

اچ‌،ای‌. وولف‌ در مقاله‌ای‌ تعداد قنات‌های‌ ایران‌ را 22000 رشته‌ با بیش‌ از 274000 کیلومتر درازا اعلام‌ می‌ کند

نتیجه‌ این‌ که‌ ما دقیقا نمی‌دانیم‌ در ایران‌ چند رشته‌ قنات‌ داریم‌ و این‌ قنات‌ها در کجا قرار دارند.

بررسی‌ وضع‌ قنات‌ها در سه‌ دهه‌ اخیر

آغاز تخریب‌ قنات‌های‌ ایران‌ مربوط‌ به‌ سال‌ 1346 است‌ بعد از «کنفرانس‌ جهانی‌ آب‌ برای‌ صلح‌، در سال‌ 1967، دربرنامه‌ای‌ با عنوان‌ «سیاست‌های‌ مربوط‌ به‌ توسعه‌ منابع‌ آب‌ ایران‌ و مشکلات‌ و راه‌ حل‌های‌ آن‌»، حفر چاه‌های‌ عمیق‌ و نیمه‌ عمیق‌ دردشت‌های‌ کشور و در حریم‌ قنات‌ها آغاز گردید و بعد از آن‌، شاهد افت‌ سطح‌ سفره‌های‌ آب‌ زیرزمینی‌ و آب‌ دهی‌ کم‌ و کم‌تر قنات‌هابوده‌ایم‌.

نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ در مطالعة‌ قنات‌ها

آبدهی‌ قنات‌ها به‌ دو عامل‌ بستگی‌ دارد:

1 - عوامل‌ طبیعی‌

2 - عوامل‌ انسانی‌

با بررسی‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌ بر روی‌ قنات‌های‌ کشور روشن‌ می‌شود که‌ بیش‌تر بر روی‌ عوامل‌ طبیعی‌ در ارتباط‌ با قنات‌ها کار شده‌؛در مورد دوم‌ یعنی‌ عوامل‌ انسانی‌ یا خیلی‌ کم‌ کار شده‌ یا اصلاً کار نشده‌ است‌. موضوعات‌ این‌ حوزه‌ عبارت‌اند از:

- اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ سرمایه‌ گذاری‌های‌ مختلف‌ مثل‌ اختصاص‌ اعتبارات‌ و کمک‌های‌ مالی‌ به‌ صاحبان‌ قنات‌ها برای‌ لایروبی‌، کَوَل‌کاری‌(کول‌ حلقه‌های‌ سفالینی‌ که‌ در مجرای‌ قنات‌ می‌نشانند تا مانع‌ از نشست‌ قنات‌ شود) و سنگچین‌ کردن‌ قنات‌ها؛

- بررسی‌ مقایسه‌ای‌ مزایا و معایب‌ قنات‌ یا حفر چاه‌ که‌ دو شیوه‌ رقیب‌ در بهره‌ برداری‌ از آب‌های‌ زیرزمینی‌ است‌؛....

با توجه‌ به‌ پرمخاطره‌ بودن‌ حفرقنات‌ و عملیات‌ لایروبی‌ آن‌ها برای‌ مقنی‌ها، نویسندگان‌ مختلف‌ استفاده‌ از فن‌آوری‌ جدید شامل‌ابزارها، وسایل‌ و حتی‌ مصالح‌ ساختمانی‌ مقاوم‌تر را پیشنهاد می‌ نمایند؛ به‌ طوری‌ که‌ در این‌ بانک‌ 40 مدرک‌ در ارتباط‌ با مقاومت‌مصالح‌ گردآوری‌ شده‌ است‌. با توجه‌ به‌ زلزله‌ خیز بودن‌ منطقه‌ می‌ توان‌ به‌ جای‌ سفال‌ در کول‌ کاری‌ و ساخت‌ قنات‌ ها، از بتن‌ و بتن‌مسلح‌ یا از موادی‌ که‌ در سد سازی‌ استفاده‌ می‌ شود بهره‌ گرفت‌.

تغدیه‌ مصنوعی‌ سیلاب‌

وجود سیلاب‌های‌ مخرب‌ بخصوص‌ در سال‌های‌ اخیر در نقاط‌ مختلف‌ کشور موجب‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ تحقیقاتی‌ فراوانی‌ دردانشگاه‌های‌ کشور شده‌ است‌. با اجرای‌ این‌ پروژه‌ها می‌توان‌ سطح‌ آبدهی‌ قنات‌ها را افزایش‌ داد و از نیروی‌ مخرب‌ سیل‌ در جهت ‌توسعه‌ استفاده‌ کرد. بدین‌ جهت‌ ضروری‌ است‌ بایک‌ برنامه‌ ریزی‌ منسجم‌، کلیه‌ زمینه‌های‌ تغذیه‌ مصنوعی‌ سیلاب‌ مورد مطالعه‌ وبررسی‌ قرار گیرد. خــلاصــه‌ کــلام‌ اجداد ما آب‌های‌ شیرین‌ دامنه‌ کوهستان‌ها را با کمک‌ فن‌ قنات‌ سازی‌ که‌ روش‌ ابداعی‌ خودشان‌ بوده‌ به‌ حاشیه‌ کویرها برده‌اند و باهمان‌ روش‌ بسیار ابتدایی‌ و مصالح‌ ابتدایی‌تر(کَوَل‌های‌ سفالین‌) عملکرد آن‌ها به‌ گونه‌ای‌ بوده‌ که‌ این‌ قنات‌ها هنوز هم‌ در مناطق‌مختلف‌ کشور کار می‌ کنند. قنات‌ها علاوه‌ بر انتقال‌ آب‌ شیرین‌ به‌ دشت‌ها و حاشیه‌ کویرها می‌ توانند با توجه‌ به‌ لایه‌های‌ زمین‌ نیزشناسی‌ کشور، در زهکشی‌ و انتقال‌ آب‌ شور و دور کردن‌ این‌ آب‌ها از مجاورت‌ سفره‌های‌ آب‌ شیرین‌ زیرزمینی‌ مورد استفاده‌ قرارگیرند. همچنین‌ می‌ توان‌ با استفاده‌ از رایانه‌ها و فن‌آوری‌ جدید، فن‌ قنات‌سازی‌ را همانند سدسازی‌ تقویت‌ نمود و به‌ جای‌ سفال‌ ازمصالح‌ مقاوم‌تر استفاده‌ کرد؛ با بررسی‌ وضعیت‌ زلزله‌خیزی‌، تکتونیکی‌ و گسل‌های‌ موجود در ایران‌، قنات‌های‌ قدیمی‌ را احیاء وقنات‌های‌ جدید احداث‌ کرد؛ با تغذیه‌ مصنوعی‌ سیلاب‌ به‌ درون‌ سفره‌های‌ آب‌ زیرزمینی‌، به‌ جای‌ تخریب شهرها توسط‌ سیل‌، این‌آب‌ها را به‌ داخل‌ سفره‌ها تزریق‌ کرد و در هنگام‌ کم‌ آبی‌ یا خشکسالی‌ از آن‌ها بهره‌ گرفت‌.

بن‌ بست‌ فعلی‌ یعنی‌ از دست‌ دادن‌ قسمتی‌ از قنات‌های‌ کشور نتیجه‌ تصمیم‌گیری‌ شتابزدة‌ نسل‌ فعلی‌ است‌. اکنون‌ برای‌ جبران‌خطاهای‌ گذشته‌ نمی‌ باید بدون‌ مطالعه‌ به‌ اقدامات‌ دیگری‌ دست‌ بزنیم‌ که‌ عواقب‌ نامناسب‌ دیگری‌ پیآمد آن‌ باشد.

منبع: مهرخ‌ ملکیان‌ (عضوهیأت‌ علمی‌ مرکز اطلاعات‌ و مدارک‌ علمی‌ ایران‌)

قنوات

خشکی و کم آبی از یک طرف و وضع کوهستانی، به خصوص شیب مناسب اغلب اراضی فلات ایران از طرف دیگر، موجب گردید که حفر قنوات و استفاده از آبهای زیر زمینی از قدیمترین ایام تاریخی مورد توجه خاص ایرانیان قرار گیرد. اگر چه وسایل حفر قنات از هزاران سال پیش تا کنون تغییری نکرده است مع ذالک ایرانیان با تحمل رنج فراوان موفق شده اند از ده قرن قبل از میلاد مسیح مساحت زیادی از بیابانهای بی آب و علف کشور را به مزارع و باغات سرسبز و خرم مبدل سازند و در روزگاری که هنوز تلمبه اختراع نشده بود، جمعیت زیادی از طریق حفر قنوات به کشاورزی مشغول شوند.

شاهان هخامنشی برای تشویق مردم به کشاورزی و آباد کردن اراضی بایر و لم یزرع، مقرر داشته بودند که: هر کس زمینهای بی حاصل را آبیاری و آماده کند، تا پنج پشت از پرداخت مالیات و عوارض مقرر معاف خواهد بود. در عهد هخامنشیان ایرانیان فن فنایی را در کشورهای مفتوحه معمول می ساختند. چنانکه شبه جزیره عمان را به این وسیله آباد کردند؛ و در بیابانهای سوریه و شمال آسیای مرکزی به حفر قنوات پرداختند. فن قنایی به جهت عظمت و اهمیتش از حدود مرزی ایران خارج شد و در کشورهای دور دست تا دامنه کوههای اطلس در آفریقای شمالی نیز گسترش پیدا کرد.

در عهد اشکانیان و ساسانیان نیز که به امور کشاورزی توجه خاصی مبذول می شد، احداث سد و نهر و حفر قنوات در درجه اول اهمیت قرار داشت. ولی در زمان تسلط خلفای عرب در ایران متدرجاً تأسیسات آبیاری و آبادیها تعمداً و یا بر اثر عدم توجه رو به ویرانی گذاشت.

از سلسله های معروف ایران بعد از اسلام که در قسمت آبیاری و حفر قنوات ابراز علاقه و فعالیت کرده اند، سلسله دیلمیان بوده اند، که به عنوان نمونه قنات رکن آباد در شیراز و بندامیر در مرودشت فارس است. اولی به فرمان رکن الدوله دیلمی حفر و به نام او تسمیه گردید و دومی را به دستور عضدالدوله بر روی رودخانه کر بستند. حاج میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه قاجار هم تا آن اندازه به امور کشاورزی و حفر قنوات علاقه داشت که انتصاب حکام ایالات و ولایات را موکول و معلق به این شرط کرده بود که در منطقه تحت الحکومه چند رشته قنات حفر نمایند. حاج میرزا آقاسی شخصاً نیز چند رشته قنات احداث کرد؛ و مساحت زیادی از حومه و اطراف شهر تهران را آباد ساخت. باید دانست آبادیهای که در اطراف و حتی داخل شهر تهران کنونی به نام عباس آباد هنوز باقی است از مستحدثات همین میرزا عباس ایروانی، معروف به حاج میرزا آقاسی است که به نام خودش تسمیه و نامگذاری شده است.

به طور کلی حفر قنوات و تونلهای تحت الارضی به قدری اهمیت داشته و دارد که در عصر حاضر با وجود این همه امکانات و وسایل موجود، آن را از عجایب اختراعات بشمار آورده اند. زمین شناس آمریکایی به نام "تولمان در کتابی که راجع به آبهای زیر زمینی نوشته، قنات را بزرگترین اقدام مربوط به تهیه آب در روزگار باستان دانسته است. هرگاه سطح آب به زمین نزدیک بوده، شیب آن هم کافی باشد، طول قنات از چند کیلومتر تجاوز نمی کند؛ ولی مسطح بودن زمین و شیب ملایم گاهی طول قنات را تا یک صد و بیست کیلومتر هم می رساند. مانند قنوات یزد که از مسافات بعیده با تحمل مخارج گزاف به دست می آید. در بعضی از نقاط که سطح آب در عمق زیادی قرار دارد، چاهها مخصوصاً مادر چاه تا سیصد متر عمق دارند، مانند قنات گناباد. با این توصیف و با توجه به عمق چاهها و طول قنوات می توان به مهارت و استادی ایرانیان چیره دست پی برد که چگونه از قرنها پیش قادر بودند به با وسایل خیل ساده و ابتدایی شیب آب زیر زمینی و طراز زمین را در عمق چند صد متری از زیر زمین طوری حساب کنند که آب پس از طی کیلومترها در نقطه محاسبه شده به سطح زمین برسد و به قول مقنی ها « آفتابی » شود. یعنی از تاریکی خارج و در معرض آفتاب و روشنایی قرار گیرد.

برای آنکه عظمت کار ایرانیان قدیم در امر آبیاری و حفر قنوات معلوم گردد، همین قدر کافی است دانسته شود که انتشار کتاب "استخراج آبهای پنهانی" تألیف کرجی که برای یکی از بزرگان گرگان و طبرستان به زبان عربی نوشته و خوشبختانه به فارسی ترجمه و چاپ شده است؛ آنچنان در میان دانشمندان اروپا و آمریکا انعکاس وسیعی یافت که یکی از کارشناسان این فن در یکی از مجلات مهم غربی نوشت:«علم هیدرولوژی در جستجوی پدر خود بود که ناگهان جد بزرگ خود را در ایران یافت».

طرز حفر قنات به این ترتیب است:

قبلاً به وسیله مقنی و افراد کارشناس، محل و موضع آب تحت الارضی را به وسیله علایم و اماراتی که بر اثر تجربه و ممارست به دست آورده اند مشخص می کنند. آنگاه حفر مادر چاه شروع می شود. وقتی که مادر چاه به عمق مورد نظر و آب کافی رسید و شتر گلوهای متعدد برای کشش آبهای اطراف و جوانب به سمت مادر چاه حفر گردید، آنوقت از محل مادر چاه تا جایی را که باید آب قنات «آفتابی» شود، یعنی تا مظهر قنات را طراز بندی می کنند؛ و در فواصل معین چاههای متعدد به منظور تهویه و تنقیه قنات و همچنین جذب آبهای مجاور حفر می کنند. چون این دو کار به انجام رسید، مشکلترین کارهای قنایی، یعنی نقب زدن و ارتباط چاهها از زیر زمین به یکدیگر آغاز می گردد.

نقب زدن قنات ظاهراً ساده به نظر می رسد، ولی وقتی که در نظر بگیریم این نقبها در عمق چند صد متر و در آن تاریکی مظلم و هوای خفقان آور باید طوری زده شود که اولاً کمترین اشتباهی در جهت و مسیر نقب رخ ندهد تا با چاه مقابل اتصال پیدا کند؛ ثانیاً طراز بندی آن طوری حساب شود که آب قنات در مقصد نهایی و محل مورد نظر یعنی مظهر قنات به سطح زمین برسد و آفتابی شود. آن وقت دانسته می شود که این عجیبترین اختراعات بشری با همان وسایل ساده و بدوی تا چه اندازه اشکال و دشواری دارد.

پس از آنکه قنات برای بهره برداری کاملاً آماده گردید، به منظور آزمایش جریان آب قنات، در مبدأ یعنی در مادر چاه بر روی آب " کاه " می ریزند و پس از آنکه این کاهها در مظهر قنات آفتابی و از قنات خارج شد، از این طریق میزان سرعت و حسن جریان آب قنات را می سنجند و اگر عیب و نقصی مشاهده شود رفع می کنند. با توجه به همین عمل " کاه ریختن " اهل تحقیق برآنند که واژه "کاریز" در اصل " کاه ریز " بوده و بر اثر کثرت استعمال مبدل به کاریز شده است. در هر صورت نکته ای که لازم است دانسته شود این است که کاریز یا قنات یکی از اختراعات نبوع ایرانی است و اگر در جای دیگری از جهان این طرز آبیاری دیده شود، بدون شک اصل و منشأ آن از ایران است و به وسیله مقنی های آزموده و خبره ایرانی و به دستور فرماندهان ایرانی معمول گردیده و رواج یافته است. ضمناً شرح زیر از نوشته آقای دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی نقل می شود تا جوانان کشور از فنون و شاهکارهای نبوغ ایرانی در ازمنه و اعصار گذشته اطلاع و آگاهی بیشتر حاصل کنند.

«... امروز یک مقنی در یزد و کرمان از روی رگه طبقات زمین و گاهی از نوع یکی دو گیاه که بر رشته کوه یا ته دره کوهستان رسته است و حتی از بوی خاک، بدون هیچ وسیله ای تشخیص می دهد و در می یابد که رگه آب در این زمین در چه عمقی است، و میزان ذخیره آب چقدر است و مادر چاه را در کجا باید بزند و چند پشته باید حفر کند تا آب به روی زمین سوار شود. شاید شما نمی دانستید که برای حفر قنات اول باید چاه گمانه را بزنند و بعد مادر چاه را بکنند و از رگه های جزیی آب با هزار زحمت (خالی کردن و بالا کشیدن با دلوها و چرخها) تند و سریع بگذرند تا به رشته اصلی برسند. آنگاه کف مادر چاه را طراز کرده از مظهر قنات شروع به بریدن رشته قنات بکنند و چنان هموار و با شیب ملایم و در خط مستقیم - زیر زمین - پسته پشته پیش بیایند تا رابین به مادر چاه برسند و آب را در کانال جاری کنند که امروز ماشین های الکترونیکی و کامپیوتر و سونداژهای علمی هم با آن همه دقت به زحمت از عهده بر می آیند.»

این نکته ناگفته نماند که آقای هوشنگ ساعدلو، برای نمایاندن اهمیت قنوات از نظر کشاورزی این طور محاسبه کرده است:

« به حساب اینکه آب حاصل از مجموع قنوات ممکلت چیزی در حدود هفتصد و پنجاه تا هزار متر معکب در ثانیه است، اگر قیمت کشاورزی آب را هر متر مکعب - به نرخ سال 1342 خورشیدی - فقط معادل 0،55 ریال - یعنی ده شاهی - بدانیم؛ در این صورت ارزش این قنوات بیش از پنجاه میلیارد ریال خواهد بود که اگر نگوییم بزرگترین رقم ثروت ملی ماست؛ بدون شک بعد از نفت در درجه اول اهمیت اقتصادی برای مملکت قرار دارد.»

ضمناً باید دانست که در حال حاضر در زیر زمین ایران چهل هزار رشته قنات وجود دارد که بر طبق مطالعات بنگاه آبیاری، پنج هزار رشته از این قنوات بایر و بقیه دایر می باشد. چنانچه فرض کنیم که هر کدام از این قنوات دارای بیست و پنج لیتر آبده در ثانیه باشد، نتیجه گرفته می شود که در تمام مدت سال به اندازه آب رودخانه کارون از قنوات ایران آب در سطح زمین جاری می شود؛ که متأسفانه در طول مدتی که احتیاج به آبیاری نیست، آب قنوات ایران به هدر می رود.

اگر تدابیری اتخاذ شود که این آبها به وسیله مسدود کردن دهانه قنوات و یا به وسیله پخش آب روی اراضی و تشکیل دریاچه های مصنوعی - که اصطلاحاً به آن آب بندان می گویند - ذخیره شود، دویست هزار هکتار بیشتر از میزان فعلی می توان آبیاری و کشاورزی کرد.

مضافاً بی مناسبت نیست که چند رشته قنات ایران، که در دنیا بی نظیر است ذیلاً معرفی شود:

1- در زمان ناصر خسرو قناتی در گناباد بوده است که چاه آن هفتصد گز زمان ناصر خسرو و بیش از سیصد متر امروز عمق داشته است. چاهی که به قول محقق معاصر دکتر باستانی پاریزی: "می توان منار ایفل را دزدید و در آن پنهان کرد:

2- قنات یزد که یک صد و بیست کیلومتر - بیست فرسنگ - طول دارد.

3- قنات دولت آباد از عجایب فن که کینی است که پانصد در باغ و دو هزار جریب زمین را آبیاری می کرده و نه فرسنگ - پنجاه و چهار کیلومتر - طول داشت و آسیابی که از این آب به گردش می آمد روزی هزار من گندم آرد میکرد. این قنات پنج رشته داشت که هر رشته اش قرنها پیش از محمد تقی خان یزدی دایر بوده است و از آنها را به هم پیوند کرد و از مهرجرد به یزد رسانید و خود یزدیها می گفتند که از وفور آب و استعداد، پهلو به دجله بغداد میزند.

4- قنات دو طبقه اردستان به نام “ قنات ” که از حیث عظمت و اعجاب مهندسی در جهان منحصر بفرد است. آقای دکتر محمد علی احسانی طباطبائی که خود اهل اردستان است راجع به قنات مزبور چنین می نویسد:

«... همچنین قنات مون که راستی از حیث مهندسی و زمین شناسی معماران باستانی قابل ذکر است و هر مسافر یا سیاحی که به اردستان بیاید و بخواهد از آثار عتیقه دیدن کند، حتماً باید آن قنات را ببیند تا مهارت زمین شناسان و استادان ایران باستانی را به رأی العین ملاحضه کند. این قنات دو رشته است در ته یک سلسله چاههایی که با فاصله یک قشر غیر قابل نفوذ زیرورو در جریان است و شاید در دنیا قناتی منحصر بفرد باشد.

ضمناً بد نیست بدانیم که به گفته یکی از همکاران فرنگی، قناتی در قزوین - بالای آبیک - جریان دارد که آن را قنات قضاقورتکی می نامند و در مظهر این قنات علف مخصوصی می روید که خوراک و جوشنده آن برای بسیاری از بیماریها سودمند است.

این نکته هم برای اطلاع محققان و پژوهشگران ناگفته نماند که: آن قوم قویم صاحب همتی که این قناتهای پنج شش هزار ساله را کنده اند و شاید در جنوب اندکی رنگ پوست آنها تیره بوده است، به همین دلیل به زنگی معروف شده بودند.

شاهنامه اساطیری ما می گوید که کیومرث با اینان جنگید و به انتقام قتل پسرش: ازیشان دو بهره به افسون ببست دگرشان به گرز گران کرد پست جام طلای حسنلو که اخیراً ضمن حفاری به دست آمده، گویای حکومت همین قوم و مرد نجیب است که از ترس مهاجمان آریایی سوراخ به سوراخ گریخته اند و امروز از ایشان اثری نیست. »


حوزه آبریز کویر نمک - دشت کویر

کویر نمک و یا دشت کویر یک چاله بزرگ زمین شناسی است که از شرق به کوههای طبس وکوههای سبزوار، از شمال به ارتفاعات سبزوار تا سمنان و از جنوب به دشت لوت محدود است و مساحت این زیر حوزه 230420 کیلومترمربع که 81616 کیلومترمربع آن را مناطق کوهستانی و 148804 کیلومترمربع آن را کوهپایه ها ، دشت ها وکویرها تشکیل می دهند. این حوزه بوسیله کوههای ناپیوسته و کم ارتفاع که در شرق،باختروجنوب آن قرار دارند احاطه شده واز سایر حوزه ها جدا می شود و بخش وسیعی از این حوزه را مناطق کم ارتفاع با خط تراز 1000متر محدود شده است .

این حوزه از خشک ترین نواحی داخلی ایران بوده و فاقد آبها و رودخانه های دائمی است بجز در قسمت شمال شرقی که تعدادی رود با دلتای کور وجود دارد ،در سایر قسمتها رودخانه های موجود اتفاقی و یا فصلی بوده و غالب جریان انه در وسط دشتها محو می گردد .میزان بارندگی در این حوزه اندک بوده که علت آن تلفیق دو عامل دوری از دریا ( منشا رطوبت ) و دیگری پائین بودن ارتفاع است. چرا که توده های مرطوب شمالی و غربی که وارد کشور می شوند در برخورد به ارتفاعات بلند البرز و زاگرس قسمت اعظم رطوبت خود را از دست داده و پس از رسیدن به مناطق کویر ایران فاقد توان بارانزائی می باشند .در چنین وضعیتی در بخش مرکزی کویر میزان بارندگی حدود 50 میلیمتر در سال و در سایر قسمتها به 200 میلیمتر در سال هم نمی رسد . رژیم بارندگی عمدتا از نوع مدیترانه ای و زمان نزول آن در فاصله ماههای بهمن تا فروردین صورت می گردد.و همچنین آب و هوای حوزه در اغلب قسمتها خشک و فرا خشک و در حاشیه حوزه آبریز ، نیمه خشک بیابانی می باشد.

حوزه آبریز کویر نمک را میتوان به چند زیر حوزه کوچکتر به شرح زیر تقسیم بندی کرد که عبارتند از :

زیر حوزه نمکزار بجستان یا کال شور : در قسمت جنوب غربی استان خراسان قرار داشته و در آن تعدادی آبراهه وجود دارد که در سراب رودخانه های کوچک دائمی یا فصلی و در بخش پایاب زهکش میان دشتی می باشند و کیفیت آب این رودخانه ها عموما نامناسب می باشد. وسعت این زیر حوزه 38909 کیلومترمربع که 7779 کیلومترمربع آن را مناطق کوهستانی و 31131 کیلومترمربع آنرا دشتها و کوهپایه ها و کویرها تشکیل می دهد.

زیر حوزه کویر سمنان و گرمسار : در شمال شرقی کویر نمک قرار داشته که تعدادی رودخانه بزرگ وکوچک به آن می ریزد.وسعت این قسمت 21510 کیلومترمربع می باشد که 10376 کیلومترمربع آنرا مناطق کوهستانی و 11134 کیلومترمربع آنرا دشتها وکویرها وکوهپایه ها تشکیل می دهند.رودخانه های این قسمت جریان جنوب شرقی داشته و اکثر آنه بجز حبله رود و درجزین که آب دائمی دارند بقیه فصلی و موقتی هستند.

زیر حوزه کویر دامغان : آبهای سطحی و زیر زمینی منطقه دامغان را به خود جلب می کند و رودخانه های دامغان و شاهرود نیز وارد این کویر می شوند.

حوزه آبریز دشت کویرنزولات جوی 4 استان کشور را دریافت می کند که عبارتند از : استان سمنان : این استان مساحتی در حدود 90958 کیلومترمربع در شمال کویر قرار گرفته و تقریبا تمامی آبهای سطحی استان وارد این حوزه می گردد و تنها قسمت کوچکی از مناطق غربی این استان به وسعت 2400 کیلومترمربع به حوزه آبریز دریاچه نمک قم می ریزد.

استان خراسان : این استان سهم عمده ای از سطح حوزه آبریز کویر نمک را تشکیل می دهد و 36 درصد از آبهای سطحی این استان به مساحت 112000 کیلومترمربع وارد این حوزه می گردد

استان اصفهان : با اینکه حوزه مستقلی بنام اصفهان و گاو خونی وجود دارد ولی به علت تقسیم بندی حوزه ها بر مبنای وضعیت زمین و ارتفاعات آبهای سطحی قسمتی از این استان به مساحت 28000 کیلومترمربع (27درصد از مساحت کل استان) وارد این زیر حوزه می گردد

استان یزد : این استان نیز تامین کننده قسمتی از آبهای حوزه آبریز دشت کویر ومساحتی درحدود 7800 کیلومترمربع (11 درصد از مساحت کل استان) در این زیر حوزه قرار داشته و از خشک ترین و کم آب ترین نقاط کشور می باشد لذا آبراهه ها و مسیلهای این قسمت نیز فقط در مواقع بارندگی شدید دارای آب بوده ودر سایر مواقع سال خشک و بی آب می باشند.

استان تهران : آبهای سطحی بخشهائی ازاین استان شامل شهرستانهای دماوندوفیروز کوه در این حوزه قرار داشته و مساحتی در حدود 3000 کیلومترمربع دارد و اکثر رودخانه های سرچشمه گرفته در این بخش کوچک بوده وبه علت داشتن کانون آبگیری نسبتا مطمئن البرز دارای آب دائمی بوده و بخشهای عمده آب حبله رود را تشکیل می دهند.

جدول شماره 4- رودخانه های حوزه آبریز کویر نمک اعداد جدول بترتیب از راست به چپ

تعداد کل رودخانه ها - تعداد رودخانه های 6 ستاره - تعداد رودخانه های 5 ستاره - تعداد رودخانه های 4ستاره - تعداد رودخانه های 3 ستاره - تعداد رودخانه های 2 ستاره - تعداد رودخانه های 1 ستاره را نشان می دهد.

307 - 1 - 11 - 55 - 135 - 69 - 36 لازم به ذکر است که رودخانه های مهمی چون :

آفرین ،بجستان،جاجرم ،دامغان، درجزین،حبله رود ،شاهرود ،نمک، نهرکندو،خوشاب، تجور،پای چغات، لادر، حوض رودان و در این حوزه جریان دارند.

تذکر:هر چه تعداد ستاره ها زیادتر می شود رودخانه فرعی تر می گردد.


 آتشفشانهای بزرگ باعث وقوع رعدوبرق میشوند

محققان برای نخستین بار موفق به مشاهده مستقیم ارتباط آتشفشان با وقوع رعد و برق شدند. به نقل از ماهنامه علمی ، آموزشی و خبری سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، آتشفشان‌ها می‌توانند سبب وقوع زلزله، ریزش بهمن و جاری شدن مواد مذاب شوند که براساس نتایج مطالعه جدید ، ارتباط فوران آتشفشان‌ها با وقوع آذرخش را نیز اثبات می‌کند. گروهی از محققان در آمریکا برای شناسایی ارتباط فوران آتشفشان‌ها با وقوع رعد و برق ، اقدام به نصب گیرنده‌های رادیویی اطراف کوه آتشفشان " آگوستاین " در نزدیکی آلاسکا کردند ، آتشفشان " آگوستاین " در یک جزیره غیرمسکونی در خلیج" کوک" واقع شده وتقریبا هر ۱۰سال یک بار فوران می‌کند. محققان پیش از نیز از روش مشابهی برای مطالعه رعد و برق‌های ایجاد شده در طوفان‌ها استفاده کرده بودند، وقوع رعد وبرق سبب ایجاد پالسهای رادیویی می‌شود که در صورت روشن بودن رادیوی خانگی و یا رادیوی خودرو نیز می‌توان نشانه‌های این پالسها را به صورت صداهای " هیس" مانند در لحظه وقوع آذرخش از طریق این دستگاه‌ها شنید. دانشمندان می‌توانند بااستفاده از گیرنده‌های رادیویی که در نقاط مختلف کار گذاشته‌اند، پالس­های رادیویی آذرخش‌ها را در دریافت و از آنها برای شناسایی محل دقیق وقوع آذرخش در یک ابر استفاده کنند و به عبارتی ، تصویری سه بعدی از شکل آذرخش درون ابر را ترسیم کنند. محققان عقیده دارند هنگام فوران آتشفشان و درلحظات اصلی این واقعه به دلیل برخورداری این ذرات از میزان زیادی بار الکترونیکی ، همانند لحظه‌ای که ابرهای باردار با یکدیگر برخورد می‌کنند ، پدیده آذرخش رخ می‌دهد. دانشمندان از مدتها قبل به وقوع آذرخش در پی فوران‌های بزرگ آتشفشانی پی برده بودند، اما هم‌اکنون محققان موفق شدند مرحله ابتدایی وقوع آذرخش در این فوران‌ها را که درست در دهانه آتشفشان رخ می‌دهد ، شناسایی کنند. به گفته آنها،اطلاعات جمع‌آوری شده از آتشفشان " آگوستاین " نشان می‌دهد جرقه‌های بزرگی از دهانه آتشفشان به درون ستون خاکستر وغبار موجود در بالای آتشفشان پرتاب می‌شود ، سپس درون ابری که بالای آتشفشان در حال شکل‌گیری است ، آذرخش رخ می‌دهد. هنگامی که ابر خاکستر و غبار بر فراز آتشفشان رشد کرده و ابعاد آن افزایش یابد، این آذرخش‌ها مستقل از دهانه آتشفشان و درون خود این ابر شکل می‌گیرند. رعد وبرق در ابرهای بزرگ آتشفشانی از بسیاری جهات مشابه رعد و برق‌های ایجاد شده درون توفان‌ها است و از لحاظ ظاهری شاخه‌های متعددی دارد که ظرف حدود نیم ثانیه در ابر آتشفشانی ایجاد می‌شود ، دراین مطالعه محققان تنها موفق به شناسایی آذرخش‌هایی شدند که درون ابر آتشفشانی جابه جا می‌شوند، اما در گذشته گزارش‌هایی ازبرخورد آذرخش‌های مربوط به فوران‌های آتشتفشانی با زمین ، وجود داشته است. سال ۱۹۸۰ درخلال فوران آتشفشان "سنت هلنز" برخورد آذرخش ناشی از آتشفشان به زمین سبب بروز آتش سوزی در جنگل‌های اطراف کوه شد. به گفته دانشمندان ،احتمالا بین شدت فوران آتشفشان و وقوع آذرخش‌های آتشفشانی ارتباط کلی وجود دارد زیرا هرچه آتشفشان شدیدتر باشد ذرات باردار بیشتری ازآن بیرون پرتاب می‌شود و احتمال وقوع این پدیده افزایش می‌یابد.  


  آران و بیدگل

شهری است در استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل می‌باشد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، این شهرستان، ۹۰۴۹۲ نفر جمعیت دارد. این شهرستان در شمالی‌ترین نقطه استان اصفهان دارد با دو بخش مرکزی و کویرات. با سه دهستان و۴ شهر (آران وبیدگل- نوش آباد- ابوزیدآباد- سفیدشهر)و پانزده روستا در شمالی‌ترین نقطه اصفهان واقع شده‌است و چند سالی است که از شهرستان کاشان جدا شده و به مرکز شهرستان تبدیل شده‌است. این شهرستان با وسعت ۶۰۵۱ کیلومتر مربع از شمال به دریاچه نمک و استان‌های سمنان و قم، از غرب به شهرستان کاشان، از جنوب به نطنز و از شرق به اردستان محدود و از طریق دو جاده اصلی به کاشان و شبکه راه‌های اصلی کشور مرتبط می‌شود. آب و هوای این منطقه گرم و خشک با تابستانهای گرم و سوزان و زمستانهای سرد و خشک بوده و حداکثر دمای هوا در تابستان به ۴۸ درجه سانتیگراد و حداقل برودت هوا در زمستان به ۷ -درجه سانتیگراد می‌رسد.به لحاظ کویری بودن منطقه، ۱۹۰۰ کیلومتر مربع (۳۱ ٪ درصد مساحت شهرستان) در تپه‌های شنی قراگرفته که در اصطلاح محلی به آن بند ریگ می‌گویند. در اعماق و سطح زمینهای نواحی شمال شهرستان معادن غنی و فراوانی وجود دارد که مهم‌ترین آنها حوزه‌های وسیع نفت و دریاچه نمک با وسعت ۲۰۰۰ کیلومتر مربع می‌باشد.

پس از ویرانی شهر باستانی سیلک (قسمتی از کاشان کنونی که تمدن ۷ هزار ساله دارد) دراثر حوادث گوناگون، آبادیهای کوچک و بزرگی به صورت قلعه و حصار پدید آمد و منطقه وسیعی به نام چهل حصاران(کاشان) شهرت یافت، سپس هر یک از قلعه‌ها به مناسبتی نام گذاری شد. اصل واژه «آران» از» آرین» (نام دیگر قوم آریا) و به معنای جایگاه مقدس، مکان گرمسیر و... است. و «بیدگل» تغییر یافته، (ویگل- شهرباستانی در کنار شهر قدیمی هراسکان) و (بی گل) می‌باشد. از کوه های شهرستان آران و بیدگل می توان به کوه یخاب و بندریگ اشاره کرد.

از مشاهیر این شهرستان می توان به سیدشهاب الدین موسوی تبارآرانی(شاعر)، شهاب تشکری آرانی(شاعر)، علی ستاری بیدگلی (شاعر)، بهرام بیضایی آرانی(کارگردان)، نظام وفا آرانی(شاعر)، جهانشاه صالح آرانی(پزشک) دکتر حسین عظیمی آرانی(اقتصاددان)و صباحی بیدگلی(شاعر), و مسعود فرزانگان بیدگلی اشاره کرد.

آنچه درباره پیشینه آران و بیدگل می توان گفت این است که پس از ویرانی شهر باستانی سیلک (که تمدن ۷ هزار ساله دارد) در اثر حوادث و تحولات گوناگون، آبادیهای کوچک و بزرگی به صورت قلعه و حصار پدید آمده و منطقه وسیعی به نام چهل حصاران شهرت یافته، سپس هر یک از قلعه‌ها به مناسبتی نامگذاری شده است. با کشف منطقه باستانی ویگل در این شهرستان که بازمانده از دوران ساسانیان و همچنین دوره اول اسلامی می باشد گمانه زنی های قبلی پیرامون قدمت این شهر تغییرکرده است و باید منتظر تحقیق کامل باستان شناسان در زمینه این شهر باستانی شد. درحال حاضر با استناد به مندرجات در کتب تاریخی و کشف شهر زیر زمینی ویگل می توان به وجه تسمیه این شهر پی برد. که بیدگل همان ویگل می باشد.


آران و بیدگل

آران و بیدگل، چون گنجی آرمیده بر کرانه کویر مرکزی ایران دارای پیشینه ای درخشان و تاریخی شکوهمند است. با آنکه طبیعت ، قبای سبزش را از پهنه این سامان بدر افکنده است ، اما طبیعت و سرشت مردمانش که آمیزه ای از جوهر اخلاص و صداقت است ، سبزینه ای دیگر آفریده است.

هرچند از رودی خروشان و چشمه ای جوشان در این کویر تفتیده خبری نیست تا تشنه کامان را سیراب سازد ولی دریای صفا و محبت کویریان ، امواجی از احسان و نجابت را پیشکش مشتاقان می کند.

در منابع کهن نام این شهرستان چه به صورت ترکیب فعلی و چه جدا نیامده است.

آنچه درباره پیشینه آران و بیدگل می توان گفت این است که پس از ویرانی شهر باستانی” سیلک” (که تمدن هفت هزارساله دارد) در اثر حوادث و تحولات گوناگون ، در اطراف آن ، آبادی های کوچک و بزرگی به صورت قلعه و حصار پدید آمد و منطقه وسیعی به نام” چهل حصاران” شهرت یافت.

اسامی آران، آرو، آرُو “بیدگل” ، “وِگل” نامهای رسمی و محلی این منطقه است . درباره سبب این دو نامگذاری نظریات متعددی ابراز شده که به برخی از آنها اشاره می شود.

کلمه “آران” به معنای جایگاه مقدس ، مکان گرمسیر و ... آمده  و اصل آن از “آرین”(نام دیگر قوم آریا یا “ایریا” ) بوده و “بیدگل” به معنای مکان بی گل یا از کلمه “ بی بی گل” یا “ویگل و بی گل “ گرفته شده است.

شنیدم که آران از آن نام جست

که بد مرکز آریا از نخست

وز آن نام بردار آرانی است

که خود ز اولین قوم ایرانی است

درباره نامگذاری آران چنین آمده است:

“... و آران بن قاسان اکبر بوده است که پدر او قاسان اکبر باشد. بنابر قولی بانی اصل بلد کاشان بوده است و آران مذکور آن قریه را بنا کرد و به اسم خود موسوم ساخت و گویا همان قنات مزرعه آران دشت را هم آران بن قاسان جاری نموده باشد و به اسم خود مسمی کرده باشد، یعنی دشت آران.”

آران و بیدگل دیروز و امروز:

بافت قدیمی شهر های آران و بیدگل نیز مانند دیگر شهر های قدیم ایران ، دارای برج و بارو و حصاربندی معتبر و جدا از هم بوده است. هر یک از این دو شهر چندین دروازه و محله داشته و هر یک از دروازه ها دارای دربهای بزرگ و محکم بوده که شبها بسته می شده است . در سرتاسر دیوار و باروی شهر که ارتفاع آن به شش متر می رسید، چندین برج به ارتفاع 8 الی 9 متر قرار داشت که اهالی به هنگام حمله دشمن از آنها به عنوان سد دفاعی استفاده می کردند.

در مجاورت هر دروازه ، آب انبار و سقاخانه نیز وجود داشت. دروازه ها توسط گذرگاههای اصلی و فرعی و راسته ها به مرکز محله ( که مسجد، حسینیه ، آب انبار و بازارچه در آن واقع بود) منتهی می شد. در هر خانه، یک یا چند خانوار که اغلب فامیل و از بستگان همدیگر بودند، به صورت انفرادی یا به شکل جمعی زندگی می کردند و از امکانات مشترک بهره می بردند.

در بافت قدیم آران، هفت دروازه به نامهای ، دروازه کاشان، قدمگاه،نوش آباد، احمد آباد، زیارت، اوقانی، علی جه، و بیدگل نیز دارای شش دروازه به نامهای: دروازه هادیه، درب سلمقان، سوراخ باره، دربریگ، مخلص و مختص آباد وجود داشته است.

همچنین در بافت قدیم آران ، 17 محله به نام های :

مسلم آباد ، آران دشت ، عباس آباد ، آب پخش ، سرمحله ، دهنو ، جمال آباد ، سرکوچه دراز ، زیرده ، وشاد ، دربند ، جنگلته ، چهارسوق ، بازار ، میدان بزرگ ، قاضی ، سرگنگه.

و در بیدگل 12 محله به نام های :

یزلانی ها ، علی اکبر ، درب سلمقان ، باغ علوی ، درب مختص آباد ، دربریگ ، ویرانه ، فخارخان ، دروازه ، توی ده ، مختص آباد ، خانقاه بوده است.

تعدادی از این محله ها در گذشته ویژگی هایی داشته اند .مثلأ در آران محله میدان بزرگ ، مرکز داد و ستد و واردات و صادرات و محل بار انداز کالاهای عمده و مورد نیاز محسوب می شد. محله قاضی به علت وجود مسجد جامع ، مرکز ارشاد و  تبلیغ  و قضاوت و سکونت علما و دانشمندان بود. محله بازار ، محل سکونت تجار و دربند محل سکونت ثروتمندان و عده ای از علما و محله دهنو محل سکونت کشاورزان و دهقانان بوده است.

در بیدگل محله درب مختص آباد ، محل سکونت علماو سادات و سکنه محله های ویرانه و توی ده غالبأ نساج و کاسب ، بیشتر اهالی محل سلمقان باسواد و ثروتمند و اغلب مردم کشاورز در محله های خانقاه و باغ علوی سکونت داشته اند .

همزمان با رشد جمعیت و کمبود فضای مناسب برای احداث واحدهای مسکونی و خدماتی ، در اولین مرحله از سال 1303 در خارج از برج و بارو و آن سوی قلعه و دیوار آران و بیدگل ، بنای ساختمان های جدید مسکونی آغاز گردید و به تدریج در اطراف دروازه ها، محله هایی به وجود آمد که از لحاظ شکل و نما با سبک ساختمان های قدیمی تفاوت داشت . در مراحل بعد ، طرح جامع شهر ، در جنوب و غرب شهرستان ، شهرک های مسعود آباد ، قاسمیه ، قاسم آباد ، مصطفی خمینی و احمد آباد و .. احداث گردید.

این شهرستان پس از گذراندن دوره های سخت و امتحان های الهی و سربلند بیرون آمدن درنهضت خونین و مقدس 15 خرداد 1342 و پس از آن قیام 19 دی ماه1356 و مهمترین بوته آزمایش انقلاب یعنی جنگ تحمیلی و پس ازآن حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب و حضور فعال در انتخابات متعدد ، در مرداد ماه 1375 براساس مصوبه هیئت وزیران دولت جمهوری اسلامی ، بخش آران از شهرستان کاشان جداگردید و خود به شهرستان مستقلی ارتقاء یافت .

در حال حاضر ترکیب و ساختار کنونی این شهرستان از قسمت های زیر تشکیل شده است:

- بافت اولیه و مرکزی با کوچه های باریک و پرپیچ و خم و خانه های قدیمی بزرگ و گود تا سه طبقه .

- در حاشیه ، بافت اولیه کوچه ها عریض و مستقیم و خیابان کشی شده و ساختمان های دو طبقه است .

- در شهرک های جدید ، منازل ، کوچه و خیابان های منظم ، مستقیم و عریض و ساختمان ها دو طبقه یابیشتر هستند.

در تمامی محله های قدیمی و جدید شهرستان ، مجموعه های فرهنگی ، مذهبی ، رفاهی و خدماتی وجود دارد. مسجد و حسینیه نقش محوری دارند و مردم ساکن شهرک ها که از بافت قدیم مهاجرت کرده اند، پیوند عمیق خود را با محله های قدیمی حفظ نموده اند.

برگرفته از کتاب نگاهی به آران و بیدگل نوشته حبیب اله سلمانی آرانی

توصیفی از آران قدیم

در آن زمانها، آران آبادی کوچکی بود که در حاشیه کویر مرکزی کشور جا گرفته بود. از سختیهای کویر، تابستان گرم، زمستان سرد، خشکی محیط، ریگ روان و طوفانهای سهمگین داشتیم و از مزیتهای آن، افقهای گسترده، آسمان بلند، شبهای لطیف و ستاره باران و یک زندگی منسجم و به هم پیوسته اجتماعی نصیبمان شده بود. اقتصاد این آبادی کوچک اساساً اقتصادی کشاورزی و متکی بر قناتهای پربرکت و مزارعی چون بهشت برین بود؛ مزارع فراوانی که امروز از اکثریت قریب به اتفاق آنان جز نامی باقی نمانده است. یاد آن روزها به خیر که پدران ما در مزارع مسعودآباد، احمدآباد، آران دشت، مبارکه، ابراهیم آباد، خرم آباد، معین آباد و به کار و تلاش می پرداختند و از صحرای کویری به کمک آب محدودی که از قنانها می گرفتند و با تلاش خود باغ و باغاتی بسیار زیبا و دلنشین می ساختند.

انواع محصولات زراعی را تولید و به بازار عرضه می کردند و در عین حال برای ما کودکان فضاهایی بسیار زیبا برای تلاش و نیز گذران اوقات فراغت فراهم می آوردند. لحظه ای تصور کنید که در گرمای کویری تابستان از حصار یک آبادی کوچک بیرون می روید، وارد جاده ای کویری می شوید که دشتها و افقهای گسترده و رنگهایی بسیار متنوع و زیبا را در پیش چشمانتان گسترده، چند کیلومتری را با پای پیاده می روید، خسته شده اید، گرما به تدریج کلافه تان کرده و ناگهان به سرچشمه و مظهر یک قنات زیبا می رسید. آبی شیرین، خنک و گوارا جاری است، حوضچه‌ای کوچک محل عبور این جریان زلال و مروارید گون گردیده و درختهای سر به فلک کشیده در کنار آب قد برافراشته اند. در کنار حوض می نشینید، سر و صورتی تازه می‌کنید و آبی گوارا می‌نوشید و وارد مزرعه ای زیبا می شوید. ابتدا در منطقه باغات هستید، سپس به فضاهای صیفی جات می رسید، بعد به زمینهایی که گندمزار بوده و درختان میوه خوان نعمت خود را در برابرتان گسترده‌اند، در جالیزارها، بوته های خیار، خیارهای تازه بومی با رنگ و بوی خاص خود را برایتان بر سفره نهاده اند، خربزه های شیرین لطیف با نامهایی افسانه ای مانند آقانبات، برگ نی، دستمبو و ریش بابا بر سر راهتان صف کشیده اند و حالا می توانید احساس کنید که این کودک خسته و گرمازده، در تصور کودکانه خود این مزرعه را همان باغ رضوان خواهد دید و چرا نبیند؟ دوران اولیه کودکی ما در این محیط سراسر زیبا و پرخاطره می گذشت و نمی توانست علاقه ای به مطالعه مسائل اقتصادی برایمان ایجاد کند. از دیگر خاطرات زیبای این دوران می توان از زمانی گفت که در حدود ساعت 1 یا 2 بعد از نیمه شب همراه پدر که متأسفانه دیگر در میان ما نیست‌ - راهی قلب کویر می‌شدیم. بیش از 20 کیلومتر را فقط با راهنمایی نور ماه و ستارگان فراوان آسمان پهناور منطقه می رفتیم تا به "چاله و چارتاقی" می رسیدیم. چاله و چارتاقی جایی بود در قلب کویر با آب شیرینی که فقط با سطح ریگزار منطقه حدود 50 سانت فاصله داشت و محل کشت هندوانه دیم آبادی بود و چه هندوانه های لطیف و شیرینی که تولید نمی کرد! چون فصل رسیدن هندوانه اواخر بهار بود، باید برای آوردن هندوانه به آبادی، زمانی به آنجا می رسیدیم که فرصت کافی از شب برای بارگیری و بازگشت به آبادی باقی مانده باشد و دچار گرمای طاقت فرسای کویری نشویم و

زنده یاد دکتر حسین عظیمی آرانی

 


 سنگها و کانیهای قیمتی

طبق اسناد موجود بسیاری از قدما بر این عقیده بودند که برخی از سنگ­ها و کانی­­ها نیروها و اثرات خاص، جادویی و فوق العاده داشتند. به نظر آنان برخی از سنگ­ها قادرند نیروهای شر را از خود و صاحب خود دور کنند. برخی نیروهای بدنی فوق العاده به صاحب خود می­دادند و برخی از آنها آثار درمانی داشتند، اما همه آنها یک نقطه اشتراک داشتند: زیبایی. آنان سنگ­ها و کانی­های زیبا را جمع آوری می­نمودند و بر حسب اتفاق که شاید ارتباط چندانی هم با آن سنگ و کانی نداشته، آنان را صاحب نیروهای و اثرات خاص می­دانستند. امروزه نیز عده معدودی بر این آثار اعتقاد دارند که به دلیل اثبات نشدن یا غیر علمی بودن عقایدشان، در محافل جایگاهی ندارند. با این وجود ارزش آن سنگ­ها و کانی­ها هنوز کم نشده و هنوز زیباییشان دوستداران زیادی را به سمت خود جذب می­کند. از همین رو مطالعه علمی بر روی این سنگ­ها امروزه آنقدر ادامه یافته که تبدیل به علم جواهر شناسی شده است و حتی برای خود در دانشگاه­ها جایگاهی شایسته باز کرده و سازمان­هایی در مقیاس جهانی در مورد جواهرات نظر می­دهند و صحبت می­کنند.

از آنجا که اولین کانی­های زیبای یافت شده، طبیعی بوده و از زمین استخراج می­شده­اند، در گوشه­ای از علم زمین شناسی در میان کتب زمین شناسی می­توان فصلی با عنوان سنگ­ها و کانی­ها قیمتی یافت. این سنگ­ها وکانی­های قیمتی را به اختصار گوهر می­گویند که می­توان آن را به این صورت تعریف کرد: «یک گوهر کانی­ای است که از راه تراش و صیقل، زیبایی کافی برای استفاده در گوهر سازی یا زیورهای شخصی را به دست می آورد.»

تعداد کانی­های گوهری محدود است و از میان حدود 3500 کانی شناخته شده تقریبا 70 کانی شرایط لازم را داشته و از این میان حدود 15 کانی را می­توان به عنوان کانی­های گوهری مهم در نظر گرفت.

ویژگی­های گوهرها:

طبق تعریف زیبایی و جلای دلپسند اولین و مهمترین شرطی است که یک گوهر باید دارا باشد. از بقیه ویژگی­ها می­توان رنگ، استحکام، کمیابی و قابلیت حمل ونقل را نام برد. گفتنی است ارزش هر گوهر به طور مستقیم به این ویژگی­ها بستگی دارد؛ مثلاً کشف ذخیره­ای جدید از یک کانی گوهری به دلیل پایین آمدن ارزش کمیابی آن گوهر به طور محلی می­تواند باعث پایین آمدن ارزش و اهمیت آن در آن محل شود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد